پسری به اسم معراج

جای برای عروج دلم

پسری به اسم معراج

جای برای عروج دلم

من حسینی شده دست امام حسنم
حسنــیــم بنویسید به روی کــفــنــم

طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عرفان» ثبت شده است

 

شیخ: خداوند می فرماید: «اگر او را یاری نکنید، هر آینه خدا او را یاری کرده است؛ هنگامی که کافران او را بیرون کردند؛ در حالی که یکی از دو تن بود، هنگامی که هر دو در غار بودند؛ آن گاه که به همراه خویش گفت: اندوه مدار! خدا با ماست؛ پس خدا آرامش خود را بر او فرستاد و او را به سپاهی که شما نمی دیدید، نیرومند گردانید.»
عبارت (اذیقول لصاحبه) دلالت بر ابوبکر دارد که همراهی پیامبر صلی الله علیه و آله نموده است.
پیامبر صلی الله علیه و آله او را با خود در شب هجرت برد؛ زیرا می دانست ابوبکر خلیفه او خواهد بود و وجود او لازم است؛ لذا او را برد تا از دسترس دشمن خارج باشد.

واعظ: اولاً شما که خلفا را چهار تن می دانید و اگر حفاظت جان و خلیفه را بر پیامبر صلی الله علیه و آله لازم می شمارید، بایستی پیامبر صلی الله علیه و آله هر چهار نفر را با خود می برد.
در ثانی پیامبر صلی الله علیه و آله ابوبکر را با خود نبرد؛ بلکه همان طور که علمای خودتان نقل کرده اند، بعد از رفتن پیامبر صلی الله علیه و آله ، ابوبکر نزد علی رفت و از حال حضرت صلی الله علیه و آله سوال کرد. علی علیه السلام فرمود: به خارج مدینه رفتند.

ابوبکر هم در بین راه خود را به ایشان رساند و ناچار به اتفاق رفتند؛ زیرا به نقل علمای خودتان پیامبر ترسید که اگر او را با خود نبرد، بازگردد و کفار را از محل رسول الله صل الله علیه و آله مطلع کند؛ علاوه بر اینها، صاحب (هم صحبت) کسی بودن به تنهایی شرافتی ندارد؛ یوسف علیه السلام هم، هم سلولی خود را صاحب می نامد؛ چنان که قرآن در این مورد از زبان یوسف علیه السلام می فرماید: (یا صاحبی السجن ...)
و یا داستان آن دو برادر که یکی مؤمن بود و دیگری کافر، که خدا مؤمن را صاحب کافر می نامد، آنجا می فرماید: (قال له صاحبه ...)
و اگر چند گام همراهی با پیامبر صل الله علیه و آله را فضیلت می شمارید، چرا چشم از فضایل علی علیه السلام پوشیده اید که از طفولیت با پیامبر همراه و همگام بود؟
و اگر در شب هجرت او را با خود نبرد، امین تر از او نداشت که عیالات خود را به او بسپارد و امانات مردم را باز گرداند. همراهی حقیقی با رسول الله صل الله علیه و آله، خفتن در بستر آن حضرت بود.


۸ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۲ ، ۱۹:۱۰
meraj bagheri





این رساله عصاره و خلاصۀ مباحثی است که حضرت استاد در درس خارج فقه برای عدّه‌ای از فضلاء و طلاّب در سال یکهزار و چهارصد و بیست و شش هجریّه قمریّه در قم ایراد، و سپس به قلم شیوای ایشان تقریر شده است.این کتاب شامل یک مقدمه و شش فصل و یک خاتمه می‌باشد بعضی از عناوین این کتاب عبارت است از:

دین همانند فطرت انسان باید ثابت و لا یتغیّر می‌باشد، تأثیر زمان و مکان و دخالت آنها در کیفیّت استنباط پایه‌ای ندارد، حقیقت نجاست و اقسام آن از نظر لغت، استعمال لفظ نجس در عرف متشرّعه و برّرسی روایات وارده، تفسیر آیه شریفه" انما المشرکون نجس "و دفع إشکالات وارده بر نجاست ذاتی انسان، بررسی دقیق روایات باب و ردّ استدلالات فقهاء بر نجاست ذاتی کفّار، طرح و نقد آراء و نظریّات فقهاء در مسأله نجاست کفّار، طرح و نقد استدلال فقهاء در نجاست کفّار به دلیل اجماع، حمل روایات مانعه بر احتیاط...

نوشته استاد بزرگوار آیت الله سید محمد محسن طهرانی حسینی

قیمت:1500 (به اندازه یک نوشابه با کیک )


خرید

دانلود


۱۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ آذر ۹۲ ، ۲۰:۰۲
meraj bagheri

 

پیغمبران نیامده اند که عشق خدا و عبادت خدا را به بندگان یاد دهند؛ این فطری هر انسانی است، بلکه آمده اند راه های کج و راست را نشان دهند، امده اند بگویند ای انسان! تو عاشق کمال مطلقی خیال میکنی پول برای تو کمال مطلق است، خیال میکنی که جاه برای تو کمال مطلق است، خیال میکنی که زن برای تو کمال مطلق است؛ تو چیزی غیر از کمال مطلق را نمیخواهی ولی اشتباه میکنی، پیامبران آمده اند که انسان را از اشتباه بیروم بیاورند درد انسان آن درد خدای است که اگر پرده های اشتباه از جلو چشمش کنار برود و معشوق خود را پبدا کند به صورت همان عبادت های عاشقانه ای در میاید که در علی علیه السلام سراغ داریم...


منیع کتاب انسان کامل،صفحه 80 نوشته شهید مطهری


گرفته شده از : پرتال شهید متفکر استاد مرتضی مطهری

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۲ ، ۱۴:۴۰
meraj bagheri


عارف فانی سید هاشم حداد (ره) میفرمایند:

همت عالی دار، به چیز های کم قانع نشو، این قدر دور خودت نگرد، به او بسپار و جلو برو، مرد باید عالی همت باشد. حیف است کسی که میخواهد به محضر سلطان السلاطین حضور یابد در راه مثلا از گدای سر گذر چیزی بخواهد...

هرجا غصه دار شدی استغفار کن. استغفار امان انسان است. به این کار نداشته باش که چرا محزون شده ای، اذیت کرده اند؟ گناهی کرده ای؟ بعصی وجود خودشان را گتاه میدانند. شما میگویی چرا من درست کار نمیکنم، او خودش را گناه میداند. محزون که شدی استغفار کن. چه غم خودت داشته باشی چه غم مومنین را. استغفار غم ها را از بین میبرد. همان طور که وقتی خطا میکنی همه صدمه میخورند؛ مثلا وقتی چند نفر کفران نعمت میکنند به همه ضرر میرسد. استغفار هم که میکنی به همه ی ماسوا نفع میرسانی...


۸ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۲ ، ۲۲:۵۳
meraj bagheri