بسم رب نور
" قال جحه بن الحسن عج: وفی ابنة رسول صلی الله علیه و آله لی اسوة حسنة "بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۸۰
وقتی یک مقدار درباره شخصیت عظیم دخت پیامبر س مطالعه میکنم و رو احدیث دقتم رو بیشتر میکنم کمی متوجه میشم که چرا در قیامت ندای " این فاطمیون؟! " از خیلی ها رو دستگیری میکند
بانویی که پیامبر ص درشان و مقام اش فرمود:
همان جور که پیامبر ص برای تمام مسلمین در تمام دوران ها بهترین اسوه است؛ فاطمه س که پاره تن و دین پیامبر است هم اسوه حسنه است
اما مسئله ای که برای من خیلی جالب است این مسئله است که وقتی از این مخدره پرسیده شد : کمال یک زن چیست؟
فرمود:
" کمال یک زن این است که نه او مردی را ببیند و نه مردی او را ببیند "
بانویی که پیامبر ص درشان و مقام اش فرمود:
" ان فاطمة بضعة منی و هی نور عینی وثمرة فؤادی ... فاطمه علیها السلام پاره تن و نور چشم و میوه دل من است ."
قطعا یک بعد این حدیث شدت محبت و میزان علاقه پیامبر ص رو به این بانو بیان میکند. اما یک بعد هم نشان دادن مقام این بانو است از آن جا که پیامبر ص فرمود فاطمه س پاره تن من و در اصل فاطمه س پاره دین من است و در اصل میشود در معنی این حدیث گفت:همان جور که پیامبر ص برای تمام مسلمین در تمام دوران ها بهترین اسوه است؛ فاطمه س که پاره تن و دین پیامبر است هم اسوه حسنه است
اما مسئله ای که برای من خیلی جالب است این مسئله است که وقتی از این مخدره پرسیده شد : کمال یک زن چیست؟
فرمود:
" کمال یک زن این است که نه او مردی را ببیند و نه مردی او را ببیند "
و دقیقا استعمار همین را فهمید و نقطه مقابل این حدیث و این نوع طرز فکر را به اسم روشنفکری به خورد جامعه مسلمین داد
امروزه کمال یک زن دقیقا در خود نمایی بیشتر است؛ زنی که در کابینه رییس جمهور و سخنرانی و خواندن و بازیگری باشد روشنفکر تر و کامل تر است و در اوج کمال به سرمی برد...
اما یه کجا چنین شتابان...
اما یه کجا چنین شتابان...
پی نوشت: البته این حرف ها به معنی این نبود که کمال زن در خانه ماندن و کار اجتماعی انجام ندادن است بلکه کمال زن در حفظ ملک و ملکوت خود از نامحرم است...
مـــــعرآجــــ