پسری به اسم معراج

جای برای عروج دلم

پسری به اسم معراج

جای برای عروج دلم

من حسینی شده دست امام حسنم
حسنــیــم بنویسید به روی کــفــنــم

طبقه بندی موضوعی

شبهه

شنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۲، ۰۱:۵۱ ب.ظ

خوب خدا رو شکر امتحانا تموم شد

قرار یک نفس راحت بعد 1 ماه بکشم


اما یک چیز عجیب:

یکی از دوستام گفت: یک صفحه توی یکی از سایت های اجتماعی باز شده یا رو با کمال جدید و اعتماد به نفس خودشو نایب امام زمان معرفی کرده حکم اسلامی میده؟

جالب تر این که یک عده حرفاش باور کردن !!!!!!!!!!!

یعنی یک عده قبول کردن هست و دارن به حرفاش گوش میدن!!!

یک عده دیگه هم باز قبول کردن و فحش میدن به دین و امام زمان!!!

( سرباز های گمنام امام زمان جون مادرتون یه حرکت بزنید رو این یارو )


و یه سوالم واسش پیش اومده بود و تو یکی از همین مدل صفحه خونده بود که:

چرا خداوند تو قرآن اسم یک سری از پیامبر ها رو آوده بقیه این همه پیامبر چرا اسمشون تو قرآن نیست...(با ادمه اش که توهیین کار ندارم)

جواب بنده خدا رو گفتم قبولم کرد اما چون تحقیق نکرده بودم از اون چیز هایی که خودم میدونستم استفاده کردم شک دارم که درست گفتم یا نه؟!

پی نوشت: حالا علما و فقها بیاین جواب این سوال بدید ببینم درست گفتم ایا؟!!!


نظرات  (۱۰)

ای بابا اینقدر از اینجور آدما پیدا میشه،یکی اش همین احمدالحسن الیمانی

لینک
پاسخ:
جالب بود این لینک :))
در حدی نیستم که جواب بدم


(البته شعور جنابعالی رو هم مد نظر گرفتم ) :D

نسلشون ریشه کن بشه بگو آمــــــــــــــــــیــــــــــــــن
پاسخ:
:|
امیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن
سلام...
عیدتان خجسته...

پیامبر گرامی اسلام می فرمایند:

 ما من ساعة تمر بابن آدم لم یذکر الله فیها الا حسر علیها یوم القیامة
ترجمه:
ساعتی بی ذکر خدای بر آدمی زاد نگذرد مگر روز قیامت بر آن حسرت خورد .
منبع: کنز العمال ، ج ۱ ، ص ۴۲۴ ، ح۱۸۱۹



پاسخ:
ممنون عید شما هم مبارک:))
۲۹ دی ۹۲ ، ۱۴:۵۴ عاشق سید الشهدا
واقعا که این امتحانا بد دردیه
پاسخ:
مصیبتی برای خودش :|
برجمال محمددرودورحمت باد
برتمام یاران دروغینش لعنت باد
پاسخ:
عیدتون مبارک :))
خوشحال میشم تبادل لینک کنیم! لینکتون کردم
پاسخ:
لینکید :))

سخنان ابوذر بر بالای قبر فرزندش(قیامت و مرگ)
هنگامی که ذر، پسر ابوذر غفاری از دنیا رفت، ابوذر کنار قبرش نشست و با چشمی گریان و دلی سوزان چنین گفت: «ای فرزندم! خدا تو را بیامرزد که تو نیکو فرزندی بودی. من از تو خشنود بودم، ولی سوگند به خدا! مرگ تو مرا در هم نشکست؛ زیرا به کسی غیر خدا دل نبسته ام و به کسی نیاز ندارم. اگر ترس و وحشت قبر نبود، دوست داشتم به جای تو بخوابم. ای فرزندم! بدان که فراق تو مرا به گریه نینداخته است و سوگند به خدا! برای جدایی تو گریه نمی کنم، بلکه گریه ام برای این است که هنگام مرگ و پس از آن به تو چه گذشت. ای پسرم! در پاسخ پرسش بازخواست کنندگان چه گفتی و آنها با تو چه گفتند؟
خدایا! آنچه از حقوق پدری بر پسرم واجب کرده ای، آن را به او بخشیدم! تو هم از حقوق خود بر او بگذر»


 بحارالانوار، ج 22، ص 429

۰۵ بهمن ۹۲ ، ۱۳:۵۶ امیـــــد امیـــــد
 محض تاکید :« مـ ی ز ا ن » رهبری است، در مسیــــر باشید ...

مثل همیشه مطالبتون عالیه ...

به روزیم ...
سلام اپم

همین الان لیوان هاتون رو زمین بذارید

استادی درشروع کلاس درس ، لیوانی پراز آب به دست گرفت. آن را بالا گرفت که همه ببینند.بعد از شاگردان پرسید: به نظر شما وزن این لیوان چقدر است ؟ 

 شاگردان جواب دادند  50 گرم ، 100 گرم ، 150 گرم ........ استاد گفت : من هم بدون وزن کردن ، نمی دانم دقیقا" وزنش چقدراست . اما سوال من این است : اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم ، چه اتفاقی خواهد افتاد ؟ شاگردان گفتند : هیچ اتفاقی نمی افتد . استاد پرسید :خوب ، اگر یک ساعت همین طور نگه دارم ، چه اتفاقی می افتد ؟ یکی از شاگردان گفت : دست تان کم کم درد میگیرد.

حق با توست . حالا اگر یک روز تمام آن را نگه دارم چه ؟

شاگرد دیگری جسارتا" گفت : دست تان بی حس می شود . عضلات به شدت تحت فشار قرار میگیرند و فلج می شوند . و مطمئنا" کارتان به بیمارستان خواهد کشید ....... و همه شاگردان خندیدند . استاد گفت : خیلی خوب است . ولی آیا در این مدت وزن لیوان تغییرکرده است ؟ شاگردان جواب دادند : نه

پس چه چیز باعث درد و فشار روی عضلات می شود ؟ درعوض من چه باید بکنم ؟

شاگردان گیج شدند . یکی از آنها گفت : لیوان را زمین بگذارید.

استاد گفت : دقیقا" مشکلات زندگی هم مثل همین است .

اگر آنها را چند دقیقه در ذهن تان نگه دارید اشکالی ندارد . اگر مدت طولانی تری به آنها فکر کنید ، به درد خواهند آمد . اگر بیشتر از آن نگه شان دارید ، فلج تان می کنند و دیگر قادر به انجام کاری نخواهید بود. فکرکردن به مشکلات زندگی مهم است . اما مهم تر آن است که درپایان هر روز و پیش از خواب ، آنها را زمین بگذارید. به این ترتیب تحت فشار قرار نمی گیرند .

هر روز صبح سرحال و قوی بیدار می شوید و قادر خواهید بود از عهده هرمسئله و چالشی که برایتان پیش می آید ، برآیید!

پس همین الان لیوان هاتون رو زمین بذارید

 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی