پسری به اسم معراج

جای برای عروج دلم

پسری به اسم معراج

جای برای عروج دلم

من حسینی شده دست امام حسنم
حسنــیــم بنویسید به روی کــفــنــم

طبقه بندی موضوعی

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهید» ثبت شده است





با زخم گلویت و با چشمان معصومت که به حتم بارانی زیارت ارباب است و با آن تابوت سبک و معطر به عطر غربت و مظلومیت حضرت یاس و با آن صدای گرفته و نفسهای خسته ات و با خون پاکت که در خیابان های تهران عطر و بوی عاشورا پراکند، عهد می بندیم که آرمان هایت را تا پای جان دوست بداریم و آنگونه که برای ظهور مهدی فاطمه بی سروسامان بودی، بی سروسامان باشیم و آن طور که برای رفع غربتش نفس می زدی، نفس بزنیم،مجاهدت کنیم …
داش علی!

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۳ ، ۲۱:۵۱
meraj bagheri


دوستان عزیز در صورتی درگوشی خود اپلیکیشن وایبر را دارند میتوانند شماره خود را به صورت خصوصی  در وبلاگ زیر بزارند تا در گروه

"شـــــیــــــــــــخ شــــــــهــــید"

عضو بشوند و درباره کتب و سیره شهید مطهری به تبادل نظر بپردازند



۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۲ ، ۲۱:۰۹
meraj bagheri

خوب خدا رو شکر امتحانا تموم شد

قرار یک نفس راحت بعد 1 ماه بکشم


اما یک چیز عجیب:

یکی از دوستام گفت: یک صفحه توی یکی از سایت های اجتماعی باز شده یا رو با کمال جدید و اعتماد به نفس خودشو نایب امام زمان معرفی کرده حکم اسلامی میده؟

جالب تر این که یک عده حرفاش باور کردن !!!!!!!!!!!

یعنی یک عده قبول کردن هست و دارن به حرفاش گوش میدن!!!

یک عده دیگه هم باز قبول کردن و فحش میدن به دین و امام زمان!!!

( سرباز های گمنام امام زمان جون مادرتون یه حرکت بزنید رو این یارو )


و یه سوالم واسش پیش اومده بود و تو یکی از همین مدل صفحه خونده بود که:

چرا خداوند تو قرآن اسم یک سری از پیامبر ها رو آوده بقیه این همه پیامبر چرا اسمشون تو قرآن نیست...(با ادمه اش که توهیین کار ندارم)

جواب بنده خدا رو گفتم قبولم کرد اما چون تحقیق نکرده بودم از اون چیز هایی که خودم میدونستم استفاده کردم شک دارم که درست گفتم یا نه؟!

پی نوشت: حالا علما و فقها بیاین جواب این سوال بدید ببینم درست گفتم ایا؟!!!


۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۲ ، ۱۳:۵۱
meraj bagheri

دقت کردید بعضی اسم ها بوی غربت میدن
مثل شهید
مثل مدینه
مثل حسن !
مثل سامرا!!!

کلا نمیدونم چی بنویسم...

فقط  یه کلام:

آجرک الله یا مولا یا سید القائم یا صاحب العصر و الزمان عج



۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۲ ، ۲۰:۱۱
meraj bagheri
کلا ادم های احساسی بیشتر پاگیرشن
یعنی هوا آدم های حساس عاطفی رو بیشتر داره
چون پسرشم خیلی احساسی بوده خوب کار بلده

کسی که بدون چه مدلی با ادم احساسی رفنار کنه خیلی کمه اون هایی هم که بلدن میدونن چقدر سخته
حسابی این کاره است دست کم نمیشه گرفتش

فداش بشم نمک گیرش که بشی ولت نمیکنه هر کاری کنی حتی اگه بگی ولم کن هم بازم دست میکشه سرت و میگه:
 داغی نمیفهمی مگه میشه ولت کنم؟!

آدم های عاشق خوب میدونن تا وقتی عاشق نشدی معشوق دنبالته؛ اما وقتی عاشق شدی دیگه وقت ناز کردن معشوق
هی یک قدم تو میری اونم یه قدم میاد تا یخوای حسش کنی یه قدم میره عقب میری دنبالش همین طوری میکشه میبرتت
برا همینم میگم خوب بلد با ادم های احساسی چه مدلی رفتار کنه



پی نوشت: السلام علیک یا شمس الشموس...

پی نوشت: یک وقت نشه تو این قدم به قدم راه رفتن ها کم بیاریم نریم دنبالش چون فقط ادم های احساسی ادم های احساسی رو در ک میکنن و وقتی نری احساسش یه جوری میشه مثل همون احساس هایی که تو بعد تنها شدن داری...

پی نوشت: تلوزیون کلی داره حرم نشون میده: انقلاب ؛ گوهر شاد؛ پنجره فولاد... کلی ادم تو راه دارن میان اما ...




یک زیارت
یک بنجره یه دنیا غربت
دم غروب مدینه خلوت
پبشت آقا یکی دو ساعت

یه مصیبت
برای اون غم ها که داری
اون همه زخم تن که داری
ولی بازم کفن که داری


۱۸ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۲ ، ۲۳:۵۷
meraj bagheri

 

پیغمبران نیامده اند که عشق خدا و عبادت خدا را به بندگان یاد دهند؛ این فطری هر انسانی است، بلکه آمده اند راه های کج و راست را نشان دهند، امده اند بگویند ای انسان! تو عاشق کمال مطلقی خیال میکنی پول برای تو کمال مطلق است، خیال میکنی که جاه برای تو کمال مطلق است، خیال میکنی که زن برای تو کمال مطلق است؛ تو چیزی غیر از کمال مطلق را نمیخواهی ولی اشتباه میکنی، پیامبران آمده اند که انسان را از اشتباه بیروم بیاورند درد انسان آن درد خدای است که اگر پرده های اشتباه از جلو چشمش کنار برود و معشوق خود را پبدا کند به صورت همان عبادت های عاشقانه ای در میاید که در علی علیه السلام سراغ داریم...


منیع کتاب انسان کامل،صفحه 80 نوشته شهید مطهری


گرفته شده از : پرتال شهید متفکر استاد مرتضی مطهری

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۲ ، ۱۴:۴۰
meraj bagheri

  قَالَ علیه‌السلام: دِرَاسَه الْعِلْمِ لِقَاحُ الْمَعْرِفَه. وَ طُولُ التَّجَارِبِ زِیَادَه فِی‌ الْعَقْلِ. وَالشَّرَفُ التَّقْوَی‌. وَالْقُنُوعُ رَاحَه الابْدَانِ. وَمَنْ أَحَبَّکَ نَهَاکَ؛ وَمَنْ أَبْغَضَکَ أَغْرَاکَ.

«حضرت‌ سیّد الشّهداء علیه‌ السّلام‌ چنین‌ فرمود: تدریس‌ و تدرّس‌ علم‌، پیوند معرفت‌ است‌، و درازای‌ مدّت‌ تجربه‌ موجب‌ زیادی‌ عقل‌ است‌. و شرف‌ انسان‌ تقوای‌ اوست‌. و قناعت‌ پیشگی‌، راحت‌ بدن‌ است‌. و کسیکه‌ تو را دوست‌ دارد از ناشایستگی‌ تو را منع‌ می‌کند؛ و کسیکه‌ تو را دشمن‌ دارد تو را بکار زشت‌ ترغیب‌ می‌نماید.»

 

منبع لمعات الحسین نوشته علامه محمد حسین حسینی طهرانی

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۲ ، ۲۲:۵۰
meraj bagheri

آیا باید زنده بمانم و شرمنده این همه مجروحی شوم که از من آب میخواهند؟
ای حسین تو که خود تشنگی چشیده ای کاری بکن...
ای زینب این همه مجروح که اینجا افتاده اند، برای لبان خشک تو در اسارت گربه ها کردند...
ای عباس کجایی؟
وقتی آن نوجوان دست دراز کرد طرفم و گفت : « آب! »
نشستم کتارش و به سر خود زدم و شروع کردم به کندن گل و لای تا مگر از زمین آب بجوشد...
اما جای آب از زمین خون از سینه او میجوشبد
وقتی دیدم دارد جان میدهد؛ دستش را گرفتم و پیشانی ام را گذاشتم روی جوشش خون سینه اش و به سیری دل گریه کردم...

منبع:
کتاب نه ابی نه خاکی نوشته علی موذنی

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۲ ، ۱۵:۲۳
meraj bagheri
 

تو دیگر هیچ از خواب غزل ها بر نمی خیزی
برای گریه های ام طرح زیبایی نمی ریزی!
تو حالا هم غبار کوچ کردی ایل شعرم را
تو که هم واره از موسیقی یک عشق لبریزی
چه زیبا می سرایی ناکجای چشم های ام را
بیا ای شاعر آواز های دشت پاییزی
همانند غرور سبز سبز قوم پیچک ها
تو هم شوریده ای بر وحشت این قرن پاییزی
بیا ـ من خنده های ات را دوباره لمس خواهم کرد
تمام خنده هایی با همین فصل دل انگیزی!
تو تا پشت نگاه ات شاعر یک شهر غوغایی
چرا پس از سکوت لحظه های ات بر نمی خیزی!
همانند بهاری آشنا بر فصل زردی ها ـ
عبور از هر چه کردی تا فراسوی دلاویزی
غرور دیگری سر می زد از اعجاز هر چیزت
اگر تشبیه می کردم غرورت را به هر چیزی
تو مشق لحظه های ام را سراسر نقطه چین کردی
چرا این نقطه چین ها را دگر حرفی نمی ریزی!

محمود طیب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۲ ، ۱۵:۴۳
meraj bagheri

این خط آخر ندارد...

بنویس شهید و باز برو سر سطر

همان جا که نخل هایش بدون سر

نماز میگذارند و بید های

مجنونش به سمت شرجی افق

در اهتزازند...

از این سطر به آن سطر

از این خط به آن خط

از آین خاک ریز به آن خاک ریز

حالا دیگر این همه شهید را

کلمه ها تشیع میکنند

اصلا این خط آخر ندارد!

بدون معطلی به جای نقطه

اشک هایت را بگذار و برو...


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۱۱
meraj bagheri